الناالنا، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره

گل رزمامان

بدون عنوان

سلام گل رز مامان دیشب افطار خونه مادر جون دعوت بودیم آخه مراسم احیا هم داشتند ارشیا ازصبح رفته بود خونه مادر جون ولی من وشما وبابا ساعت ٧ رفتیم، افطار که خوردیم رفتیم مکتب فاطمه الزهرا مراسم شب قدر ،گل رز مامان دخمل خوبی بودی ومثل مامان قران به سر گرفتی وآمین می گفتی   (برای همه  دوستان دعا کردیم)   بعد از مراسم که تا ساعت یک ،طول کشید برگشتیم خونه مادر جوون ،آخه مراسم احیای خونه مادرجوون ساعت یک شروع میشه وتاساعت سه ونیم  چهار ادامه داره  خاله ها ، خاله های مامان،زندایی شیما ومامانش اینا،دایی هاوزندایی های مامان ،تمام دوستها وهمسایه ها اومده بودند (بجز خانواده بابایی......ح...
31 مرداد 1390

یاعلی

  ناله كن اى دل به عزاى على گريه كن اى ديده براى على كعبه ز كف داده چو مولود خويش گشته سيه پوش عزاى على عمر على عمره مقبوله بود هر قدمش سعى و صفاى على ديده زمزم كه پر از اشگ شد ياد كند، زمزمه‏هاى على تيغ شهادت سر او را شكافت كوفه بود، كوه مناى على التماس دعا ...
30 مرداد 1390

یه جمله خوشکل

سلام گل رز مامان الان ساعت 4ونیم نیمه شب وتوگل نازم هنوز نخوابیدی وداری خاله شاهدونه وبرنامه سحر اولی، را نگاه میکنی مامان  و بابا هم سحری خوردند ومامان مشغول اینترنت شده،عکس چند گل خوشکل دیدم ،صدا زدم النا بیا اینها روببین  ،گل رزم عکسها رو دیدی ذوق زده شدی وگفتی ((میشه بوش کنم)) قربونت برم چقدر توبا احساس وشیرینی ...
27 مرداد 1390

النا ومدرسه مامان

سلام گل رز مامان امروز  (چهارشنبه )از مدرسه بامامان تماس گرفتند یه قطعه عکس برای کارت بیمه طلایی ببرم ،حکم جدیدو بگیرم وامضا کنم که میخوام دبیرستان شاهد بمونم ،گل نازمو ازخواب بیدارکردم وباخودم بردم مدرسه خیلی دختر خوبی بودی وهمکارام کلی ناز ونوازشت کردن وهرچی می پرسیدند باشیرین زبونی جواب می دادی اسمت چیه؟الناجوون مامانت چیکاره است؟دبیل فیزیک اسم داداشت چیه؟الشیا جون اینقدر شیرین زبونی کردی وآروم روی صندلی کنارم نشستی که همه همکارایی که اونجا بودند هوس دوباره نی نی دار شدن کردند کارمامان یکم طول کشید وگل رز مامان دیگه خسته شده بود رفتی روی پله ها نشستی وباحالت ...
27 مرداد 1390

امشب الناجوون(سه شنبه)

سلام گل رز مامان دختر نازم امشب بعداز افطار رفتیم پارک،توکه عاشق کتابی چند تا کتاب هم باهات آورده بودی ومن همش مشغول کتاب خوندن برای توگل نازم بودم   ازپارک که برگشتیم ارشیا مشغول شیطنت وبازی شد وهرکاری ارشیا میکرد ازش تقلید میکردی ارشیا سی دی اسکوپیدو روتوی دستگاه گذاشت وهرکاری که میکرد تقلید میکردی وکیف میکردی خلاصه تانیمه شب کارتون نگاه کردین وباجیغ وداد من رفتید خوابیدید شب بخیر عزیزم  ...
26 مرداد 1390

یه عکس زیبای دیگه

سلام گل رزم  این عکس گلهای خوشکل من وگلهای ناز دوست جوونی عزیزمه خاله جوون مامان بهار وباران دوست عزیز ومهربون دوره دانشگاه تاحالای مامانه ،که خودش و گلهاشو                                                 یه عالمه دوست دارم ...
25 مرداد 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل رزمامان می باشد